روشن بینی
روشن بینی نقطه مقابل خودمحوری، خودرایی، کوته فکری و عمل از روی فکر بسته است.
این اصل در واقع و حقیقت خیلی خوب و مفید است اما در غالب اصول برنامه از آن وام گرفته شده و در جهت مواضع و سیاستهای مورد نظر انجمن از آن سوءاستفاده شده است.
کنار گذاشتن باورها و عقاید گذشته از جمله اعتقادات اجتماعی، فرهنگی، مذهبی... و در مقابل پذیرفتن باورهای جدیدکه بعضا خلاف ذات و فطرت انسانیست معمولا با واکنش و مقاومت اعضا همراه است اینجاست که انجمن به اصل روشنبینی متوسل می شود باورها و عقاید گذشته را خودمحوری کوته فکری و متعصبانه می نامد و پذیرش اصول را نشان از روشن بینی.
در هر مرحله و هر قدم پیش از هر چیز اصل روشن بینی مطرح می شود پس از نشان دادن چهره شکست خورده و ناکام فرد در گذشته و بیان علت آن خودمحوری و... راه رهایی را روشن بینی داشتن معرفی کرده در مرحله بعد که فرد آماده آزمایش و پذیرش راه و روشهای دیگر زندگیست اصول برنامه به وی معرفی و پیشنهاد می شود و به طور ناخودآگاه فرد انجمن را به عنوان راه و روش جدید در نتیجه روشنبینی می بیند در نهایت روشن بینی برای اعضا یعنی زندگی بر طبق اصول انجمن در نتیجه می بینیم بسیاری از اعضادر قالب یک روشن بینی کاذب و پر ادعا پس از مدتی هیچ راه و روشی را غیر از برنامه و اصول آن نمی پذیرند تا جایی که بعضا نسبت به باورها و عقاید اجتماعی، مذهبی و شخصیتی دیگران یا گذشته خود واکنش و آنرابه باد انتقاد می گیرند. حتی دور از واقعیت نیست بسیاری از خوانندگان این تحقیق نیز با همان دید متعصبانه به نفی و انتقاد بررسیهایمان بپردازند.
افرادی که قبل از ورود به انجمن با اینکه خود رایی و خودمحوری از صفات بارزشان بود دنبال هر راهی برای رهایی از دردشان و پیداکردن آزادی و بهبودی بودند حال که وارد انجمن شدند تحت تعالیم اصول برنامه قرار گرفتند و ادعای روشن بینی می کنند حاضر به آزمایش و مشاهده راههای دیگر و نیز نقد و انتقادی از برنامه نیستند، در پاسخ بسیاری از پندو نصیحتهای اجتماعی، فرهنگی، مذهبی، متعصبانه اصول برنامه را بر هر چیزی ترجیح می دهند.
دوست عزیز بسیاری از ما محو و فریفته ظاهر موجه و پسندیده این اصول هستیم غافل از اینکه در ترکیب و قالب برنامه این اصول دیگر اصول روحانی نیست بلکه اصول شیطانیست