قدم 5
قدم پنجم مکمل قدم چهارم است آنچه در قدم چهار عنوان شد نوشتن ترازنامه شخصیتی بی باکانه و جست و جو گرانه ای بود که شامل نقاط ضعف و قوت زندگی می شد در بررسیها مشخص شد ترازنامه مذکور تنها شامل بعد منفی و نقاط ضعف می شودکه آنراهم به صورت ناخودآگاه به اعمال و رفتار خود فرد منسوب کرده مصداق این نظر در قدم پنجم مشهود است آنگونه که در تیتر قدم آمده چگونگی دقیق خطاهایمان. توضیحا اینکه: لازمه تکمیل قدم چهارم کارکرد قدم پنجم است در قدم پنجم فرد هر آنچه که لیست کرده را اقرار می کند ونباید موردی را حذف یا پنهان نماید حال وقتی در تعریف قدم پنجم چگونگی دقیق خطاها آمده یعنی آنچه که در قدم چهارم لیست شده خطاها و اشتباهات بوده یعنی همان ناکامیها ونقاط ضعف و وقتی ضمیر اول شخص (هایمان) آمده یعنی خطاها منسوب به اعمال ما بوده این تطبیق ها به طور ناخودآگاه در ذهن اعضا شکل می گیرد که ترازنامه ای که در قدم چهارم نوشته اند لیستی از خطاهاییست که انجام داده اند. در این مورد توضیح و تفسیر بسیار است اما به این مقدار اکتفا می کنیم و مابقی را به عهده خواننده می گذاریم.
در ادامه تیتر قدم بیان شده :به خداوند ، خود و به یک انسان دیگر اقرار کردیم. چیدمان واژه خود دنیایی بحث و نطر دارد که به اختصار اهم آن را خدمتتان بیان می کنیم: مخاطبین اقرار قدم پنجم 3 تاست 1.خداوند 2. خود 3. یک شخص دیگر، واژه خداوند پیش از دو واژه خود و شخص دیگر آمده زیرا مفهوم خداوند با توجه به تعاریف انجمن خصوصا آنچه که شخص در قدم 3 فراگرفته حامل مفاهیم مثبت و آرامش بخشی چون مهربان، عاشق و دلسوز و از این قبیل صفات است لذا اول آمده تا احساسات منفی فرد از جمله ترس و بدبینی نسبت به این قدم را خنثی کند و در مقابل وی را نسبت به آن خوش بین کند و اول مخاطبش را خداوند معرفی کند پس از آن واژه خود آمده ودر آخر یک انسان دیگر، این چیدمان باعث می شود افکار و واکنشهای وی راجع به اقرار به یک فرد دیگر که در حقیقت اصلیترین قسمت اقرار است منحرف و حساسیتش کم شود، در منابع و متون این قدم در موقعیتهای مختلف واژه های خداوند و نیروی برتر به جای هم بکار رفته اند و از آنجایی که پیشتر در قدم 2 اصلیترین و بزرگترین نیروی برتر را انجمن شناختیم، ذهن انسان به قیاس این مفاهیم می پردازذ نتیجه اینکه خواست انجمن همان خواست نیروی برتر و خداوند است.
اساس کارکرد قدم پنجم اجرای دقیق چند اصول روحانی بنیادی چون صداقت، اقرار، اعتماد... است. بررسی اصول فوق به تفصیل در بخش مربوط به اصول روحانی ذکر شده اما در اینجا توضیحاتی به اختصار خالی از فایده نخواهد بود.
صداقتی که از آن یاد می شود بیشتر به حماقت شبیه است تا چیز دیگر، برای صداقت اینگونه تعریف آمده که شخص صادقانه لیست خود را به دیگری اقرار کند دوست عزیز و همدرد آنقدر در فضا و جو حاکم بر انجمن فرو رفته ایم که هر واژه ای را هرگونه برایمان تعریف کنند می پذیریم اینکه محرمانه وشخصیترین مسائل را لیست کنیم و برای دیگری بازگو کنیم صداقت نیست بلکه معنای تام و تمام حماقت است اگر قرار است مشکلات را ریشه یابی کنیم راه های دیگری نیز وجود دارد می توان غیر مستقیم مشورت گرفت یا راجع به آن تحقیق و کاوش کرد نه اینکه آنها را برای دیگران بازگو کنیم . این اقرار دز کوتاه مدت آرامش خاطری کاذب به فرد می دهد احساس رهایی می کند اما در دراز مدت عواقب وخیمی به دنبال خواهدداشت همچون مصرف مواد مخدر می ماند نشئگی و لذت کوتاه مدت و خماری و دردهای دراز مدت.
اما در بحث اقرار نیز آنچه که تعریف شده متفاوت از مفهوم اقرار در اذهان عامه است مخاطبین اقرار در قدم پنجم خداوند، خود و یک انسان دیگر بیان شده و برای هریک توضیحاتی آورده اند در بحث اقرار به خداوند آنچه به طور صریح و ضمنی در منابع،متون و مباحث مربوطه آمده اینطور تعبیر شده که انسان اعمالش را از خداوند پنهان کرده و به این علت خداوند نیز از اعمال وی نا آگاه است و زمانی آگاهی میابد و می تواند وی را کمک کند که شخص برای او اقرار کند این خلاف صفات ذاتی خداوند است خداوندی که خالق و حاکم آفرینش است از نهان وپنهان هر چیز آگاهست وبی نیاز از اقرار و بازگویی بندگان است مخاطب دوم اقرار خود فرد است تعالیم و رویه انجمن اینگونه است که شخص با خواندن لیست برای خود آنها را به خود اقرار می کند در عالم واقع این امری گزاف و بیهوده زیرا هر کس آگاه به اعمال و رفتاریست که انجام داده است چه برسد به اینکه آنها را لیست هم کرده باشد لذا خواندن آن برای خود به عنوان اقرار امری کلیشه و به قول معروف رد گم کنیست و در اینجا برای حساسیت زدایی از بخش اصلی اقرار است آخرین مخاطب اقراری که بیان شده یک شخص دیگر است، همانطور که پیشتر گفتیم راههای دیگری برای پی بردن به علل خطا و اشتباه وجود دارد و اینکه اقرار را برگزیده جای بسی تامل دارد، اقرار به شخص دیگر آنهم شخصیترین و خصوصیترین مسائل زندگی آثار و تبعات درونی و بیرونی بر مقر خواهد داشت. اقرار به دیگری موجب خواهد شد درد و رنج حاصل از آن اعمال فروکش کند احساس رهایی، خرسندی، آرامش و چنین احساساتی به گوینده دست دهد در ظاهر علت اقرار یافتن علل و چگونگی خطاها بیان شده لیکن در واقعیت منظور همین جابه جایی درونی احساسات منفی با مثبت مد نظر است ، در توضیحات مربوط به مشارکت و اقرار به تفصیل توضیح داده شده که این فرآیند چه تبعاتی در پی دارد واینجا از تکرار آن می گذریم. آنچه که در اتفاقات مربوط به اقرار به دیگری آمده بیان شده شنونده در برابر اقاریر گوینده رفتاری دلچسب را نشان خواهد داد این رفتار به اختیار وی نیست بلکه شنیدن چنین اقاریری باعث واکنشهای درونی شنونده می شود که او این چنین رفتار می کند که گوینده وی را شخصی مهربان، دوستی محبوب و صمیمی میابد. اکثر آنچه که در لیست بیان می شود اعمال و رفتاریست که به نوعی بعضا ضد اخلاقی، گناه آلود، غیر قانونی و نامشروع اند، وقتی این لیست برای دیگری اقرار می شود ضمایر ناخودآگاه، وجدان وهوای نفسش بیدار و فعال می شوند آنچه می شنود نه پیروزی و موفقیت بلکه شکستها و ناکامیهای یک انسان است در این وضعیت هواهای نفسانی بر وی غالب می شود آنچراکه می شنود را خود با شدت یا خفت بیشتر، عینا و یا متشابها انجام داده لذا از اینکه شخص دیگری را همچون خودو یا با وضعیتی بدتر یافته احساس خوبی پیدا خواهد کرد، نشستن پای اقرار و صحبت دیگری نه تنها ملال آور نخواهد بود بلکه رضایت و خرسندی هوای نفس را به همراه دارد لذا اینکه می بینیم راهنما یا مخاطب اقرار مشتاقانه به اقاریر گوینده گوش فرا می دهند و بعضا گوینده را مورد تایید، تمجید وترحم قرار می دهند نه از سر دلسوزیست بلکه احساسات و حالاتیست که از شنیدن مسائل زندگی دیگری و مقیاس آن با وضعیت خودشان حاصل می شود.
نکته جامانده در این بحث این است که کارکرد قدم 4و5 افکار و احساسات فرد را بسیار حساس و آسیب پذیر می کند ترس و واهمه پنهان ،کنترل و قضاوت خود و مخاطب، سرزنشهای درونی و بیرونی.. که در برقراری روابط بروز میکند از آثار آن است.
دوست همدرد خواهر و برادر عزیز هر آنچه از آثار و تبعات پنهان و نا محسوس این قدم و مقوله اقرار یگوییم باز هم جای حرف باقیست اما امیدواریم با مطالعه این مطلب و نیز مباحث مربوط به اقرار ، مشارکت،... به یک نتیجه گیری صحیح برسید و این را نیز متذکر شویم هر آنچه گفتیم و سعی در بیان آن داریم هیچ سود و منفعتی نسیبمان نمی کند جز آگاهی و کمک شما.