قدم هفت مکمل قدم ششم است توضیحات مورد نظر همانهاییست که در قدمهای قبلی بیان شد و در اینجا از باب یادآوری مواردی را متذکر می شویم. اینکه انسان با نواقص و کمبودهای خود آشنا شود خوب و سازنده است اما نه اینگونه که در این چهار قدم اخیر به آن پرداخته شده علاوه بر این چهارقدم قدمهای یک و دو نیز رویکردی اینچنینی دارند در این شش قدم که نیمه بیشتر برنامه را در خود گنجانده شخص با بعد منفی شخصیت و زندگی خود آشنا می شود وقتی در این فضا قرار می گیرد ناخواسته نگاه و باورهایش نسبت به خودش عوض می شود آنقدر از مشکلات، شکستها، نواقص و کمبودهایش بحث و پرسش شده که فرد از نقاط قوت و تواناییهایق خود غافل می شود در قدم هفتم نیز این وضعیت تشدید می شود به نحوی که تمام توجه فرد روی نواقص و کمبودهایش می شود رابطه اش با خداوند مختص رفع آنها خواهد بود زمانی می توان برنامه را متعادل و کامل دانست که جایی هم برای شناسایی نقاط قوت و توانایی باشد قدمهایی همچون قالب شش قدم مذکور وجود داشته باشد اعمال و رفتارهایی که عاقلانه و درست بوده اند موفقیتها و پیروزیها هم لیست شوند از دل آنها هم تواناییها و نقاط قوت را در آوریم و در قدمی مشابه قدم هفتم خاضعانه و فروتنانه از خداوند خواستار ثبات، استمرار آنها شویم.

عزیز دل فضای این قدمها همچون باتلاقیست از مشکلات، نواقص، شکستهاو کمبودها که شخص را در خود می بلعد و وی مدام در حال دست و پا زدن در آن است با برنشمردن توانایی ها، استعدادها و پیروزیها اعتماد و عزت نفس خود را ازدست خواهد داد ناخودآگاه از خود آزرده خواهد شد آشفتگی و پریشانی دنیای درون و بیرونش را فرا خواهد گرفت از خود جز نواقص و کمبود، شکست ، ناکامی چیزی نمیشناسد. دوست عزیز این رویه ایست که در بررسی روی حالات و رفتار اکثریت  اعضا مشاهده شده است حال این امکان هم هست فردی نقاط قوت و توانایی خود را نیز بازشناسی کند اما تاب برابری با فضای یکسونگرانه این قدمها را نخواهد داشت. امید است بپذیرید و بدانید چنین برنامه و قدمهایی نه تنها انسان را به رشد و تعالی نخواهند رساند بلکه اورا به سمت انزوا و تنهایی شدیدتری می کشانند این از بدیهیات است که وقتی انسان به طور مداوم و با انرژی مضاعفی در این مسیر به اصطلاح بهبودی قرار بگیرد آنچنان در خود منفییات، مشکلات، نواقص... می بیند که راهی جز انزوا، تنهایی نخواهد داشت و آخر الامر دچار لغزش یا اختلالات شخصیتی خواهد شد.