بابیداری روحانی حاصل از کارکرد این قدمها ما کوشیدیم این پیام را به معتادان برسانیم و این اصول را در تمام امور زندگی خود به اجرا در آوریم

در قدم 12 نتیجه گیری و ماحصل کارکرد تمام قدمهاست. در سنت پنجم می خوانیم که هر گروه یک هدف اصلی دارد آن هم رسانده پیام به بیمار یا معتادیست که هنوز در عذاب است، هر گروه را افراد و اعضای آن گروه تشکیل می دهند لذا اگر هدف گروه را به اعضای آن تعمیم دهیم حاصل کارکرد قدم دوازده است. اعضا اول خودشان قدمها را کار و در زندگی به اجرا می گذارند سپس با تغییرات شخصیتی که در افکار و احساساتشان رخ داده که انجمن از آن به عنوان روحانیت یاد می کند سعی در پیام رسانی به افراد بیمار در عذاب دیگر می کنند. این امر چکیده و برداشت دوازده قدم و به نوعی هدف اصلی گروه و در کل هدف انجمنهای دوازده قدمیست. لازم است جدای از ظاهر این تعابیر باطن و درون مایه این پروسه را بررسی کنیم.

قدم دوازدهم بر خلاف اکثر قدمهای قبلی تمرکز خود را از منفیات و زندگی گذشته اعضا برداشته و روی نقاط مثبت وقوت حال افراد معطوف داشته. طی مباحث و پرسشها و فضای این قدم شخص به یکباره بعد از خودشکنیها سرزنشهایی که در باره گذشته، شکستها، اشتباهات و کمبودهای شخصیتی می شود تحت فضای مثبت این قدم قرار می گیرد و به مرور مثبتهای زندگی اش البته دوران پس از عضویت می پردازد لذا این محیط و فضا سبب می شود ایمان و باورش نسبت به انجمن و تاثیرات سازنده آن دوچندان شود و از این حالات غریب و تازه ای که برایش به وجود آمده به عنوان روحانیت تعبیر کند. در مرحله بعد که قسمتی از اعتماد به نفس و عزت به نفس از دست رفته اش به طور موقت و در ظاهر به وی برگردانده شد وی به پیام رسانی تشویق می شود ماهیت این پیام هم برای نجات و رهایی افرادیست که از بیماری یا اعتیاد رنج می برند لذا از روی حسن نیت و با صداقت و تلاش صادقانه در این امر می کوشد اما آنچه در واقعیت است خلاف این مدعاست. شخص از روی نا آگاهی و البته حسن نیت در تلاش است پیامی را برساند تا در نتیجه آن افراد دیگری از روی ناچاری و درد به عضویت انجمنهای دوازده قدمی درآیند و تغییرات مورد نظر انجمن روی آنها هم اعمال شود. در نگاه از بعد دیگر به این قدم میابیم تنها راه نجات دیگر انسانهای گرفتار بیماری و اعتیاد و در نگاه کلی تر نجات جامعه از این مشکل در پیام رسانیست توضیح اینکه تمام تلاش و هدف به رساندن پیام ختم می شود که اگر اجتماع بزرگ و قدرتمندی همچون انجمنهای دوازده قدمی راجه به مهمترین دغدغه جامعه این چنین باشد این باور بعد از اعضای آنها به افراد  جامعه، مخاطبین، مسئولین و نهادهای مربوطه نیز تسری می یابد و کم کم راه های دیگر کمرنگ یا حذف خواهند شد. اما چه چیزهایی کمرنگ و حذف می شوند؟ برای بروز حالات و رفتار بیرونی نشات گرفته از مصرف مواد مخدر و دیگر موارد که به عنوان ناهنجاری شناخته شده اند در جومع مختلف در تمام دوران ها و ادیان و مذاهب مختلف تدابیری اندیشیده شده. مجازات تادیبی و تعزیری، جریمه، تنبیه و توبیخ نمونه ای از تدبیرهاست که در زمان و مکان تفاوت دارند اما آنچهمشترک در اکثریت است این است که هیچ وقت اجتماع و حکومتها نسبت به چنین اعمالی بی تفاوت نبوده اند و به ندرت با چنین اعمالی برخورد با ملایمت و عطوفت داشته اند و در اکثر موارد تنبیه و تعزیر هرچند کم و ناچیز هم قرار داده اند، حال انجمنهای 12 قدمی که امروزه مهمترین و اصلیترین نهادهای مربوط به چنین اعمال و رفتاری هستند نه تنها تعزیر و تنبیهی تجویز نمی کنند بلکه علت چنین رفتاری را بیماری اعتیاد و وابستگی می دانند و محدوده و خط مقدم فعالیت خود را محدود به پیام رسانی کرده اند به تبع با این عمل مخاطب خود را تحت عطوفت و مهربانی خود می گیرند و وی نسبت به واکنشهای اجتماع و حکومتها جری و متوقع خواهد شد در مقابل اجتماع و نهادهای مربوطه نیز تحت تاثیر انجمنهای 12 قدمی رفتارهایی مشابه یا در جهت با رفتارهای انجمن خواهند داشت تمام رویه فوق به یک طرف و نفس و هوای درونی سرکش انسان هم در مقابل به یک طرف، نفسی که هم علم و هم تجربه ثابت کرده اگر تحت قوانین و مقررات و در مواردی اجبار و تنبیه و تعزیر قرار نگیرد سلامت خود و جامعه را به خطر خواهد انداختهمین یکی از مهمترین عواملیست که امروزه با توجه به فعالیت چشمگیر چنین انجمنهایی نه تنها آمار و جمعیت معتادان و منحرفین فکری و اخلاقی کم نشده بلکه بر تعداد و میزان آن هم افزوده شده است.  در همین راستا می توان به بی تفاوتی برنامه نسبت به عوامل و اسباب ایجاد چنین معضلاتی اشاره کرد به بیان ساده مگر نمی شد در قدم 12 در کنار واژه ومفهوم پیام رسانی پیام به معتاد در حال عذاب، عبارتی با عنوان مبارزه و مقابله با مسببین و عوامل بیماری و اعتیاد را گنجاند؟ و یا در سنت پنجم مبارزه،مقابله و پیشگیری را جز اهداف اصلی گروه قرار دهد. مثالی که در این بخش هم مصداق دارد مثال باغیست که تنها به کود و آب درختان رسیدگی شود و علفهای هرز و آفات را به حال خود بگذاریم هرچه هم درختان قوی و اصلاح شده باشند هرچه قدر آبیاری و کوددهی قوی باشد ولی اگر سم زنی ، هرس و وجین نشوند در مدت کوتاهی شاخ و برگ اضافی، آفات، علفهای هرز باغ را اشغال می کنند دیگر از درخت و میوه خبری نخواهد بود. بحث ما هم همینگونه است چرا بگذاریم انسانهایی به دام اعتیاد گرفتار شوند و بعد برای نجاتشان بکوشیم چرا پیام را به عنوان انذار و هشدار به افراد عادی ندهیم تا از عواقب و پیامدهای چنین رفتار و اعمالی متنبه و توجیه شوند و به مرحله در حال عذاب نرسند؟ از طرف دیگر چنین انجمنهایی با فعالیتهای قوی و قدرتمندی که دارند می توانند در زمینه مبارزه و مقابله فعالیت کنند. برگزاری همایشها، اجتماعات ، تظاهرات و اعتراضات در جهت مبارزه با تولیدکنندگان اسباب و وسایل مربوطه می تواند گام بزرگی در پیشگیری باشد. تجربه و علم ثابت کرده و در قول معروف هم هست که پیشگیری بهتر از درمان است پس زمانی برنامه های 12 قدمی را می توان کامل دانست که هم پیشگیری باشد هم درمان.