مذهب
....ما یک سازمان مذهبی نیستیم برنامه ما یک مجموعه از اصول روحانی است
بر طبق اصول برنامه مذهب نقشی در عضویت اعضا ندارد و هرکس با هر مذهبی محترم است و نیز خود را مستقل از مذاهب دانسته و هرگونه بحث و صحبت مذهبی را در فضای بهبودی منع کرده و علت آن را حفظ اتحاد گروه دانسته توضیحا اینکه در نشریات جلسات قدمها و... اعضا نباید در دفاع تبلیغ یا نفی مذهب صحبتی کنند. در ظاهر موضع بی طرفی و بی تفاوتی نسبت به مذهب را عنوان کرده.
با اینکه انجمن اعلام بی طرفی و بی تفاوتی کرده اما در بسیاری از موقعیتها به صورت غیر آشکار و مرموز به نفی مذهب پرداخته و مذهب را یکی از عوامل و مسببین شکستها و ناکامیهای فرد دانسته و نیز مذهب را در موفقیت و بهبودی بی اثر معرفی کرده البته تمام توضیحات فوق به صورت پنهان و نا محسوس بر ضمیر ناخودآگاه اعضا اثر می کند.
در تعریف برنامه هم آن را مجموعه ای از اصول روحانی معرفی کرده که در معنای کلی همان مذهب می شود یعنی می توان به جای این تعریف از واژه های مذهب و دین استفاده کرد و انجمن را به عنوان یک آیین و مذهب در قرن اخیر معرفی کرد ولی انجمن خیلی ماهرانه نه تنها از این واژه برای معرفی خود استفاده نکرده بلکه آن را نفی هم کرده و این یکی از نکات کلیدی و اهداف اصلی پشت پرده چنین انجمنهایی در جهت کمرنگ کردن و مخدوش کردن چهره و نقش دین و مذهب در عرصه های زندگی و حتی مقصر دانستن آن در ابتلا به بیماری اعتیاد و مصرف مواد و الکل و س-ک*س ... می باشد.
در جاهایی اعضا را مخاطب و یا از زبان آنها اینگونه بیان کرده که با وجود گرایش به مذهب و دین کار به مصرف کشیده و مذهب نتوانسته دردی از مارا دوا کند.
اگر کمی با خود صادق باشیم و نگاهی به زندگی شخصی خود بیاندازیم پی خواهیم برد که از دین و مذهبی که خود را به آن نسبت می دادیم فقط نام و نشان آن را یدک می کشیدیم و بسیاری از اصول و فروع آن را نه به خوبی یلکه در حد متوسط و کم نیز آگاه نیستیم پس چطور انتظار داریم چیزی که جز نام و نشانی بیش از آن آگاهی نداریم به دادمان برسد و جای بسی اعتراض است که انجمن از زبان ما یا در صحبت با ما مذهب یا دینی که از آن سررشته ای نداشتیم و حداقل اصولش را به اجرا در نیاورده بودیم را بی اثر و محکوم کند
دوست گرامی همدرد عزیز آثار این بررسیها را به وضوح در زندگی خود و دوستان بهبودی خواهیم یافت در ظهر همه دم از خدا و روحانیت می زنیم اما در واقع آنچرا انجام می دهیم که خداوند در تمام کذاهب الهی دستور به ترک آن را داده چطور به یکباره ادیان و مذاهب الهی با قدمت و قداستهای کبیر را کنار گذاشته و دل به دستورات برنامه ای دادیم که هیچ معیار و مبنای دقیق الهی ندارد چنین انجمنهایی با ظاهری موجه را باید در گروه عرفانها و فرقه های نوظهور قرار داد که مخاطبین خود را ازبین دردمندترین و ناچارترین انسانها ما معتادانی که عاجزانه دنبال راهی برای رهایی می گردیم پیدا می کند
اگر ما را به وابستگی سیاسی و مذهبی نکنید باید بگوییم برایمان جای بسی تاسف است که باوجود فرهنگ و دین و مذهب غنی و کاملی چون ایرانی اسلامی شیعی که برای کوچکترین اعمال و رفتارهایمان برنامه و دستور دارد دل به چنین انجمنهای به اصطلاح روحانی و بهبودی می دهیم...