دانش انجمنی

دانش انجمنی:

دانش انجمنی اصطلاحیست که اعضا پس از فعالیت و کارکرد برنامه کسب می کنند دانش حاصل از کندو کاو در زندگی بر اساس کارکرد قدمها و پاسخگویی به سوالات آن و همچنین شنیدن همین موارد در رابطه با اعضای دیگر، اطلاعاتی راجع به احوالات انسان ،علل و اسباب مشکلات ،شکست و موفقیت انسانها، یافتن و یادگیری راه حل و راهکار غلبه بر مشکلات و مسائل زندگی و همچنین تجربیات متنوع و گسترده حاصل از کارکرد برنامه و گفت و شنود با اعضا در رابطه با مسائل و مشکلات زندگی از عادیترین مسائل تا خصوصی و شخصیترینها. در ظاهر آنچه در بالا بیان شد مطالبی مفید خواهد بود و با استفاده از آن می توان خیلی از مشکلات را حل کرد اما آنچه در عمل اتفاق می افتد عکس نتیجه مذکور است. اگر علوم را به سه دسته مفید، بی اثر و مضر تقسیم کنیم این دانش جزو مضرترین و خطرناکترین دانش ها خواهد بود دانشی که بسیاری از جویندگان حقیقی علوم و معارف الهی از کسب و یافتن آن امتنا می کنند زیرا دانستن آن در کنار عواقب نامطلوبش مسئولیتهای زیادی را بر فرد بار خواهد کرد. شرح و تفسیر این بحث نیاز به توضیحات مفصلی دارد که در مجال و حوصله نویسنده و خواننده نمی گنجد اما شواهد و مصادیق این ادعا را در عملکرد اعضا به وضوح می توان مشاهده کرد.طبق بررسی عینی روی اعضا این نتیجه مشاهده شد که هرچه علم و دانش اعضا در موارد فوق بیشتر می شود چندین برابر آن دچار اختلالات و جدالهای فکری، روحی و احساسی می شوند و به همین دلیل از عملکردشان کاسته خواهد شد در بین اعضایی که دچار لغزش می شوند نیز افرادی هستند که از این علم و دانش در سطح بالایی برخوردارند و وقتی علت لغزششان بررسی  شد علت دانستن بیش از حد همین علوم مشاهده شد. نمونه وخیمتر این موضوع در بین افرادیست که جدای ازکارکرد قدمهای12گانه انجمن خود، به کارکرد قدمهای ظریفتر و دقیقتری مانند رهایی و وابستگی روی آورده اند. نقطه مقابل هم اعضاییست که کمترین بهره و اطلاعی را از این دانش دارند در عوض عملکرشان نسبت به دیگران مطلوبتر است. 

علم و تجربه:

علم و تجربه:

در توضیح و شرح برنامه های 12قدمی اساس بر تبادل تجربه است تا دانش. آنچه در کارکرد قدمها و پاسخگویی به مباحث و پرسشهای هر قدم مورد نظر است بیان تجربیات شخصی است و راهنمایی و مشورت به دوستان بهبودی هم باید بر اساس تجربیات و ادراک شخصی باشد. در همین رابطه در دستور کار جلسات اینگونه آمده است که اعضا مجاز به صحبت علمی یا روانشناسی نیستند و فقط راجع به خود و تجربه شان می توانند صحبت کنند. این امر را از چند جهت می توان مورد نقد و بررسی قرار داد که در این ادامه مهمترین موارد بیان می شود:

1.زمانی بشر با تکیه بر تجربیات خود در مسیر زندگی قدم می گذاشت و زمانی را بر ئانش و علم تکیه کرده بود اما امروزه به این نتیجه رسیده است که برای رشد و تعالی نیاز به دو بال دانش و تجربه با هم دارد در صورت فقدان هر کدام از این دو مورد از سرعت رشد و پیشرفتش به شدت کاسته و در بسیاری از موارد هم متوقف خواهد شد.امروزه برای بررسی هر موضوعی باید به همان اندازه که به تجربیات و مشاهدات توجه می شود  به علم و دانش مرتبط با آن هم توجه داشت. متاسفانه رویکرد محدود انجمن به این مساله در بسیاری موارد مشکل ساز شده است. انسان در قرنی است که هر لحظه به دانش و اطلاعات جدید و متفاوت از قبل دست می یابد به نحوی که حتی این پدیده را نمی توان انقلاب نامید و باید انفجار علم و دانش گفت از همین رو عصر حاضر را با تعابیری چون عصر علم وفناوری،دانش،ارتباطات می نامنند. بسی جای تاسف است که انجمنهای 12 قدمی با چنین فعالیت گسترده ای فعالیت اعضای خود را در غالب برنامه محدود به اتکا به تجربه می کنند و اجازه طرح و بحث علمی موضوع  را نمی دهند. یقینا یکی از دلایل ناکامی برنامه های 12 قدمی با توجه به گسترش روزافزونشان  همین غریبی و جدایی  از علم و دانش است. لذا اکثریت اعضای فعال را افراد با سطح سواد پایین تشکیل می دهند با توجه به اینکه اعتیاد و وابستگیها اگر در قشر تحصیلکرده بیشتر نباشد کمتر نخواهد بود اما وقتی این افراد پس از ورود به برنامه با فضای حاکم که خالی از هر علم و دانش مفید مرتبطی مواجه می شوند از ادامه راه با برنامه اجتناب می کنند. این مورد را به وضوح با مشاهده میزان سواد و آگاهی افراد شرکت کننده در جلسات خواهید یافت.

2.مورد دیگر در این رابطه که به نظر نگارنده شک بر انگبز است غرض سیاستگذاران برنامه است که ورود علوم ودانشهای مربوط به موضوعات را مغیر با اهداف و منافع خود می داندند زیرا آنها به خوبی  آگاهند که اگر علم و دانش وارد شود صحت و کارایی بسیاری از اصول برنامه زیر سوال خواهد رفت زیرا بسیاری از علمای روانشناسی و کارشناسان مرتبط با موضوعات برنامه های 12 قدمی آنچه را که فرد در قالب اصول و قدمها فرا می گیرد را با علم و تجربه روز روانشناسی و علوم مرتبط در تناقض و تضاد می دانند لذا این احتمال می رود که برای جلوگیری از آگاهی اعضا نسبت به موارد مذکور هرگونه بحث علمی و روانشناسی را مجاز نشمرده اند.

خواننده عزیز تحجر حاکم بر برنامه های 12قدم امروزه از تحجر و محدودیتهای قرون وسطا هم وخیم تر است مخالفین نظر فوق اینگونه می گویند که برنامه فضای جلسات را محدود به بیان تجربه می کند و افراد در موقعیتهای دیگر آزادند در پاسخ باید یادآور شویم علم و دانش در کارکرد 12 قدم، منابع و نشریات انجمن هیچ جایگاهی ندارند و در مقابل مواردی هم انجمن آنها را به طور نامحسوس  نقض و نفی کرده به طور مثال وقتی می خواهد برنامه را موثر معرفی کند اینگونه آورده است که بسیاری از اعضا با مراجعه پزشکان و روانشناسان نتوانستند مشکلشان را حل کنند.

از سوی دیگر اگر هم نفی و نقضی هم نباشد جای تایید و تشویق به استفاده از علم و دانش مرتبط با موضوع خالیست برای برنامه ای به نظر مبلغین آن برنامه ای کامل است و مروج اصولی چون روشنبینی است جای بسی تعجب است که در رابطه با مراجعه و بهره بردن از علوم و اطلاعات مفید و موثر اگر نگوییم نفی، سکوت اختیار کرده است.